انگشتانت را به من قرض بده برای شمردن لحظه های نبودنت کم آوردم ...
==========
توی معبد چشات هرکی در زد باز نکن چون اونجا فقط زیارتگاه منه ...
==========
تعداد دقیق مژه هایت را می دانم تعجب نکن .... مگر زندانی، کاری جز شمردن میلههای زندانش دارد؟!؟
با تمام مداد رنگی های دنیا به هر زبانی که بدانی یا ندانی خالی از هر استعاره و ابهام تنها یک جمله برایت خواهم نوشت "" دودستت دارم خاصترین مخاطب خاص دنیا ""
==========
روزهای شلوغیست.... اطرافم را همه پر کرده اند اما ... اما نگاهم به لبخند توست ... انتهای این همه شلوغی ها
==========
مرد نیستم اما حرفم یکی است :: تــــــــــــــو .
بگذار من دور باشم به پهنای یک دریا نگو که بی رحمی! من منتظر معجزه ام برای شکافتن دریا تو به جای عصا،دلت را بزن به دریا ....
==========
مرغ عشق دو تاست ... اگه از هم جداشون کنی میمیرن. پس بدون منم مثل مرغ عشقم...فراموشم کنی میمیرم ..
==========
باز باران .... اما اینبار بی ترانه ! گریه های بی بهانه می خورد بر سقف قلبم یادم آرد روی ماهت باورت شاید نباشد که دلم دلم تنگ است برایت ..
==========
چرا بودنت "جور" نمی شود؟! من که تمام پازلهای "تنهاییم" را درست چیده ام!
بوی غربت می دهم اما غریبه نیستم گر چه می دانم که عمری در غریبی زیستم مثل رودی بستر این خاک را طی کرده ام تا بفهمم عاقبت در جستجوی چیستم